
شریک سازید:
نویسنده: مسؤل سایت راحیلنیوز (نام مستعار)
درحالیکه میلیونها دختر افغان از حق اولیهی آموزش محروماند، در مقالهای که بهتازگی توسط خانم شرل بنارد، همسر زلمی خلیلزاد، نمایندهی پیشین امریکا در امور افغانستان، در رسانهی «نشنل اینترست» نشر شده، ادعاهایی مطرح گردیده که با واقعیتهای تلخ امروز افغانستان فاصلهی بسیار دارد.
خانم بنارد مدعی شده است که تنها مکاتب دولتی به روی دختران بستهاند و مکاتب خصوصی میتوانند در هر سطحی فعالیت داشته باشند. این ادعا نهتنها نادرست است، بلکه نوعی سادهسازی و پنهانسازی سیاست حذف سیستماتیک دختران از آموزش توسط طالبان است. گزارشهای متعدد، از جمله اسناد یونیسف و یونسکو، نشان میدهند که بیش از ۱.۴ میلیون دختر در افغانستان از رفتن به مکتب محروم شدهاند. این محدودیت نهفقط مکاتب دولتی، بلکه مکاتب خصوصی را نیز در بر میگیرد. بسیاری از مؤسسههای آموزشی خصوصی به دلیل فشار طالبان یا بسته شدهاند یا مجبور به توقف پذیرش دختران گردیدهاند.
خانم بنارد همچنین از زنانی سخن گفته که گویا آزادانه در بازارها و رستورانتها کار میکنند. در حالیکه این موارد، اگر هم وجود داشته باشد، در مقایسه با دهها هزار زنی که از کار در نهادهای دولتی، رسانهها، مکاتب، نهادهای مدنی و بینالمللی اخراج شدهاند، تنها تصویری محدود و استثنایی است. واقعیت این است که طالبان با صدور دستورهای رسمی، زنان را از بیشتر عرصههای اجتماعی، شغلی و آموزشی حذف کردهاند.
همزمان با نگارش این مقاله، ما در راحیلنیوز گزارشهایی از برکناری دستهجمعی آموزگاران زن از مکاتب و کودکستانهای کابل، اخراج استادان زن از دانشگاههای کشور، و تهدید معلمان زن در ولایات دریافت کردهایم. زنانی که سالها در آموزش و تربیت نسل آینده نقش داشتند، اکنون خانهنشین شده و از حق معاش، درمان و زندگی مستقل محروماند.
ادعای خانم بنارد مبنی بر اینکه طالبان به دنبال بهرسمیتشناسی بینالمللی هستند و وضعیت امنیتی کشور «باثبات» است، فرافکنی دیگریست. امروز افغانستان شاید شاهد کاهش جنگ باشد، اما با گسترش ترس، سرکوب، سانسور و بازداشت خبرنگاران، فعالان و معترضان، نمیتوان این سکوت را «ثبات» نامید.
در سه سال گذشته، دهها فرمان از سوی رهبری طالبان صادر شده که عملاً زندگی زنان را در چهار دیواری خانه محدود کرده است. پوشش اجباری، محدودیت سفر بدون محرم، بستن دروازه مکاتب متوسطه و لیسه، منع کار زنان در دفاتر خارجی، تعطیل رسانههای زنمحور، و هزاران مانع دیگر، بخشی از همان چیزیست که خانم بنارد آن را «تحریف روایت فمینیستها» مینامد.
در حالیکه نویسندهی مقاله، با امنیت و آزادی در کابل گشتوگذار میکند و رستورانتهای شیک را معرفی مینماید، میلیونها زن افغان در خفا، در ترس، و با بغض فروخورده زندگی میکنند؛ زنانی که در رویاهایشان هم دیگر صنف مکتب و صنف دانشگاه را نمیبینند.
ما بهعنوان رسانهای مستقل، شاهد فروپاشی تدریجی آموزش و فرصتهای زنان در افغانستان هستیم. تلاش برای تبرئه طالبان و عادیسازی محدودیتهایشان، تنها به تداوم رنج و سرکوب زنان کمک میکند.
به احترام حقیقت و به نام نسلی که نباید فراموش شود، صدای اعتراض خود را بلند میکنیم.
یادداشت: بهدلیل تهدیدات امنیتی، نام مسؤل سایت مستعار است.