
شریک سازید:
روایت های،از بحران و فقر درگزارش از وضعیت کودکان کار در کابل
زهرا [اسم مستعار] دختر 10 سالهی است که در جادههای کابل مشغول گدایی است. او به دلیل فقر شدید خانواده و نبود امکانات، مجبور است تا برای به دست آوردن لقمهای نان در جاده های گرم و سوزان کدایی کند. زهرا در حالی که چشمهایش پر از اشک است میگوید: "شبهای زیادی است که حتی لقمهای نان برای خوردن نداریم. خواب به چشمهای مادرم نمیآید. او مریض است و نمی تواند کار کند. من میخواستم درس بخوانم و یک داکتر شوم، ولی حالا مجبورم گدایی کنم. میدانم شاید هیچ وقت نتوانم به آرزوهایم برسم."
زهرا و مادرش در شرایط سختی زندگی میکنند و هیچ حمایتی از طرف دولت یا نهادهای خیریه دریافت نمیکنند. این دخترک کوچک در حالی که آرزوهای بزرگی در سر دارد، از همه فرصت های برای رشد و پیشرفت محروم است.شاید زهرا نمونه هزاران کودک کار در افغانستان است که مجبور به گدایی شده است او در ادامه می گوید. شوها (شبها) تا ناوقت به سرک ها میباشم زیاد وخت ها(وقت) مردها آزار متن (می دهند) آنان مرا کنایه می گویند. و ازم می خواهند تا با اونا (آنها) بروم خیلی زیاد خجالت میشم اگر کار پیدا شوه کار میکنم خوش(دوست) ندارم بیایم به سرک ها این کار خیلی بد است. زهرا با صورت و لحن گرفته از دوربین دور می شود. کودکان در افغانستان بیشترین آمار قربانیان را در این دو دهه داشته و همواره از درس و تعلیم محروم مانده است.

شبانه دختر 12 سالهای دیگریست. که نبودپدر و فقر شدید او را مجبور به گدایی کرده است. او هر روز در کنار جادهها در حال فروش پلاستیک است و در کنار این کار، به شستن ظروف در یک رستوران میپردازد. شبانه میگوید: "من پدرم را دو سال قبل از دست دادم و هیچکس نداریم تا به ما کمک کند. من به تنهایی نمیتوانم کار کنم. مجبورم بیایم و در سرک ها خریطه پلاستیکی بفروشم. مردها خیلی مرا آزار میدهند و حتی گاهی پول هم به من نمیدهند. اما من باید کار کنم و خانوادهام را نان بدهم."
شبانه و مادرش در یک خانه کوچک زندگی میکنند و از شرایط اقتصادی و اجتماعی سخت رنج میبرند. شبانه در حالی که دست به کار است، میگوید: "من همیشه آرزو داشتم که یک روز معلم شوم، ولی حالا میدانم که شاید هیچ وقت نمیتانم(نمیتوانم) به این آرزویم برسم."وقتی دیگه اشتکها(طفل) را میبنم خیلی زیاد جگرخون(غمگین) می شوم. کاش مه هم مکتب برم و درس بخوانم. اگر پدرم زنده میبود. مه مکتب رفته میتوانستم.
این بغض تلخ گلویم شبانه کوچک را چنان می فشارد. که او را از ادامه دادن صحبت وا میدارد. کودکان کار در افغانستان همواره کودکان زیر سن بوده در اجتماع سنتی افغانستان این کودکان که دختر باشند دیگر رنگ به اجتماع نداشته و از همهی خوشی های اجتماعی محروم میشود.

فاطمه و نعمان خواهر و برادر دوقلو باهم هستند. که فقر همچنان برآنها نیز رحم نکرده و هر دو کودک در جادههای کابل با پای پرهنه خریطه های پلاستیکی میفروشند و در کنار آن، برای خانواده هشت نفره خود نان میبرند. این دو کودک تنها نان آور خانواده خویش بوده. و تنها 8 سال سن دارد، فاطما با لبخند میگوید: "من و نعمان در کوچههای شهر گدایی میکردیم تا اینکه یک روز با پول گدایی خریطه های پلاستیکی خریدیم. و به شهر رفتیم و در کنار مارکیتهای بزرگ فروختیم. از آن روز به بعد، پلاستیک فروختن برای ما خیلی راحتتر شد و خودمان هم گفتیم بعد از خرید پلاستیک، از این راه نان پیدا کده میتانیم."(میتوانیم)
فاطمه و نعمان که به دلیل فقر و نبود پدر و مادر توانایی حمایت مالی خود را ندارند، روزهای سختی را میگذرانند. در حالی که بسیاری از همسن و سالانشان در مکتب مشغول درس هستند، آنها باید در جادهها باشند تا بتوانند حداقل لقمهای نان به خانه ببرند. فاطمه اضافه میکند: "ما هیچ وقت فرصت نداشتیم که مکتب برویم. تمام فکر و ذهن ما این است که چطور میتوانیم برای خانوادهمان چیزی به دست آوریم." ما میریم(میرویم) از پشت کلیکن های مکتب صنف هارا سیل میکنم.(میبنیم) و به دل خود میگیم ما هم باز به مکتب خوده شامل میکنیم. نعمان خوش دارد که پولیس شوه. و مه انجنیر میشم و خانه مارا جور میکنم.
حتا تصویر که در ذهن دارند هم به شدت درد آورد است. آنها نمیدانند که برای آینده شان بیشتر از هر زمان دیگری دیر شده است. کودکان در سایه فقر کتله عظیم را در افغانستان تشکیل میدهند. آنها نهتنها از درس محروم اند بلکه از داشتن لقمهی نان نیز محروم اند. این کودکان بیشترین آمار دزدی،قتل،تجازو و فرار را تشکل میدهند. زندگی کودکان مانند زهرا، شبانه، فاطمه و نعمان نمونهای از وضعیت بحرانی کودکان کار در افغانستان است. این کودکان که به دلیل فقر و شرایط دشوار اجتماعی، از حقوق اولیه خود محروم هستند، نیازمند حمایتهای فوری و جدی از سوی دولت و نهادهای بینالمللی هستند. به نظر میرسد که اگر کمکهای مالی و آموزشی به این قبیل کودکان ارائه نشود، نه تنها آینده آنها تهدید خواهد شد، بلکه جامعه نیز از فقدان استعدادها و توانمندیهای بالقوه این کودکان رنج خواهد برد.این در حالیست که جامعه جهانی هشدار داده است که بحران فقر گسترده و آیندهای با قحطی در افغانستان، وضعیت بسیاری از این کودکان را بحرانیتر خواهد کرد. ضرورت دارد که هر چه سریعتر اقدامات عملی برای حمایت از این کودکان صورت گیرد تا آنان نیز بتوانند آیندهای روشنتر و بهتر داشته باشند.
اسم های ذیل بنابر به دلایل امینتی مستعار است
حنا کریمی اسم مستعار خبرنگار آزاد است