
شریک سازید:
در گوشهای از یک آپارتمان کوچک در حومهی شهر تهران، دختری به نام فرشته حیدری (اسم مستعار) روزهایش را میان امید و اندوه سپری میکند. فرشته زمانی دانشجوی سمستر سوم دانشکدهی انجنیری دانشگاه کابل بود؛ جایی که آرزو داشت روزی پلها و ساختمانهایی بسازد که مردم در آنها زندگی بهتر و آرامتری داشته باشند.
اما با سقوط کابل و تسلط طالبان، همه چیز برایش تغییر کرد. دروازههای دانشگاه به روی دختران بسته شد و فرشته نه تنها از تحصیل بازماند، بلکه امید به آینده را نیز از دست داد. فشارهای روحی و افسردگی شدید، سبب شد که بینایی چشمهایش آسیب ببیند و داکتران تشخیص دادند که رگهای چشمانش به دلیل استرس مداوم پاره شده است.
فرشته میگوید:
«وقتی دروازهی دانشگاه بسته شد، احساس کردم چراغ زندگیام خاموش شد. دنیا برایم تاریک گردید.»
او ناچار شد برای تداوی راهی ایران شود. در یکی از شفاخانههای تهران تحت عمل لیزری قرار گرفت؛ اما باوجود تحمل دردهای فراوان، بینایی کامل خود را به دست نیاورد. هنوز هم در دل این دختر جوان، امیدی برای بازگشت به رؤیاهایش روشن است.
فرشته تنها قربانی این وضعیت نیست. مریم احمدی (اسم مستعار)، دیگر دانشجوی محرومشده از تحصیل، حالا در یکی از نواحی فقیرنشین مشهد زندگی میکند و با خیاطی مصروف است تا لقمه نانی برای زنده ماندن پیدا کند. مریم با بغضی در گلو میگوید:
«روزی آرزو داشتم داکتر شوم و زنان سرزمینم را تداوی کنم؛ اما امروز خودم برای زنده ماندن با هزاران مشکل دستوپنجه نرم میکنم.»

در کنار آنان، سارا نظری (اسم مستعار)، دانشجوی سابق رشتهی حقوق دانشگاه بلخ، بعد از تهدیدهای مکرر طالبان به دلیل فعالیتهای اجتماعیاش، مجبور به فرار شد و اکنون در پاکستان روزگار میگذراند. سارا با نگاهی پر از درد میگوید:
«طالبان تنها درس و کتابم را نگرفتند، بلکه رویایم، ایمانم به آینده و آرامشم را نیز از من ربودند.»
این سه دختر، با تمام سختیها، هنوز به آیندهای روشن باور دارند و تلاش میکنند در میان تاریکی، روزنهای از نور پیدا کنند. در غربت و تنهایی، اما با قلبهایی پر از امید، روزهای دشوار را سپری میکنند.
یکی از داکتران متخصص چشم در هرات که به دلیل نگرانیهای امنیتی نمیخواهد نامش فاش شود، در مورد تأثیرات روانی و جسمی بسته شدن دانشگاهها چنین میگوید:
«محدودیتهای آموزشی تنها به محرومیت تحصیلی دختران ختم نشد؛ بلکه باعث بیماریهای روانی و مشکلات جدی صحی در میان آنان گردید. جوانان، به ویژه دختران، برای سلامت روان و جسم خود به آموزش، امید و حمایت اجتماعی نیاز دارند.»
او تأکید میکند که در مواردی چون قضیهی فرشته، استرس مداوم و فشار روانی سبب تشدید بیماریهای جسمی شده و روند درمان را سختتر میسازد.
فرشته، مریم و سارا در پیامهای جداگانهی خود به دختران کشورشان توصیه میکنند:
«تسلیم نشوید. رؤیاهایتان را زنده نگه دارید. حتی اگر تاریکی تمام دنیا را فرا بگیرد، امید را از دلهایتان بیرون نکنید.»
یادداشت:
اسامی ذکر شده در این گزارش (فرشته حیدری، مریم احمدی و سارا نظری) بنابر دلایل امنیتی مستعار انتخاب شدهاند.
گزارشگر: حنا کریمی (اسم مستعار)، خبرنگار آزاد